مدیریت دانش
- دانش موجود در سازمان شما چیست؟
- این دانش در کجا قرار دارد؟ بهعنوانمثال در ذهن یک متخصص خاص، یک بخش خاص، یک فایل قدیمی، یک تیم خاص و غیره.
- چنین دانشی به چه شکل ذخیرهشده؟ مثلا: در ذهن کارشناسان، بر روی کاغذ، در داخل سیستمها و غیره.
- چگونه به بهترین شکل به افراد مرتبط انتقال داده میشود؟ بهطوریکه قادر به استفاده از آن باشند و اطمینان حاصل شود که دانش از بین نخواهد رفت. مثلا: ایجاد رابطه مربی گری بین کارشناسان با تجربه و کارمندان جدید، پیاده سازی یک سیستم مدیریت اسناد برای دسترسی به دانشهای آشکار کلیدی (explicit knowledge) سازمان.
- متدهای ارزیابی مورد نیاز برای دانش واقعی (حقیقی) سازمان در مقابل نیازهای سازمان و عمل کردن به آنها. برای مثال با استخدام و یا اخراج، با تفویضهای خاص برای ایجاد دانش درون سازمانی و غیره.
در دنیایی که دانش برابر با قدرت است، بسیاری از کارمندان احساس میکنند که حفظ و عدم به اشتراک گذاری دانش، آنها را با ارزشتر و سایرین را نیازمندتر میکند. برای مقابله با این مسئله سازمانها میتوانند فرهنگی را پرورش دهند که به کارکنان کمک کند تا با اشتراک دانش، آنها را ارزشمندتر نشان دهد و جایگاه سازمانیشان را بهبود بخشد.
چرا مدیریت دانش مفید است؟
باعث تمرکز بر دانش بهعنوان یک دارایی واقعی، بهجای چیزی ناملموس میشود. در عمل سازمان را برای حفاظت و بهره برداری بهتر دانش داخلی خود توانا میسازد و سازمان برای بهبود و تمرکز بر توسعه دانش برای مطابقت با نیازها تلاش میکند.
به عبارت دیگر مدیریت دانش:
- به سازمان ها کمک می کند از اشتباهات و موفقیت های گذشته درس بگیرند.
- به استفاده بهتر از دارایی های دانشی سازمان به وسیله گسترش دوباره آن ها در مناطقی که سازمان به آن دانش نیاز دارد، کمک می کند. مثلا: استفاده از دانش و تجربه یک بخش از سازمان برای بهبود یا ایجاد محصول جدید در بخش دیگر سازمان. اصلاح و تغییر دانش مربوط به فرآیندی از گذشته برای ایجاد راه حل های جدید و غیره.
- تمرکز طولانی مدت بر توسعه شایستگی ها و مهارت های مناسب و از بین بردن دانش کهنه و منسوخ شده را ترویج می دهد.
- توانایی نوآوری شرکت را افزایش می دهد.
- قدرت و مهارت سازمان در حفاظت از دانش برای جلوگیری از سرقت یا کپی توسط رقبا را افزایش می دهد.
متاسفانه مدیریت دانش بخشی است که سازمان ها اغلب تمایلی به سرمایه گذاری در آن ندارند، چرا که پیاده سازی مدیریت دانش هزینه زیادی داشته و تعیین نرخ بازگشت سرمایه ی این بخش بسیار دشوار است.
مدیریت دانش چیست؟
مدیریت دانش مجموعهای از داراییها، فعالیتها و ابزارهایی است که مدیریت و به اشتراکگذاری دانش را در یک سازمان فراهم میکند. مدیریت دانش معمولاً بهعنوان فرآیندی در نظر گرفته میشود که چرخه دانش یعنی خلق، اشتراکگذاری و استفاده مؤثر از دانش را تقویت می کند.
انواع مختلف دانش
دانش به شکلهای مختلفی وجود دارد و درک اشکال مختلف آن کمک میکند تا بین انواع مختلف آن تمایز قائل شوید. که این یک گام اساسی و ضروری در مدیریت دانش میباشد.
به طور مثال: کاملاً واضح است که دانش موجود در اسناد باید به روشی متفاوت از روشی که در طول سالها توسط یک کارمند جمع آوری شده، مدیریت و جمع آوری شوند. (برای مثال ذخیره و بازیابی شوند، به اشتراک گذاشته شوند و …)
در طول قرنها، تلاش زیادی برای دسته بندی دانش شده و رشتههای مختلف در زمینههای مختلف بر این موضوع متمرکز شده که منجر به دسته بندیهای متعدد و متفاوت بر پایهی فلسفه و دین شده.
در کسب و کار، معمولاً دو نوع دانش وجود دارد؛ دانش صریح و دانش ضمنی. اولی به دانش مدون اشاره دارد مانند آنچه در اسناد وجود دارد. درحالیکه دومی به دانش غیر مدون و معمولاً شخصی اشاره مینماید، دانشی مبتنی بر تجربه.
دانش صریح (روشن یا واضح)(Explicit Knowledge)
این نوع دانش، رسمی و مدون میباشد و شناسایی، ذخیره و بازیابی آن آسان است. این دانش بهراحتی توسط مدیران اجرایی می شود، که منجر به آسان سازی ذخیره و بازیابی شده است. با اجرای مدیریت دانش در این گروه، اسناد و متون بسیار کارآمد میشوند.
از دیدگاه مدیریتی، بزرگترین چالش در دانش صریح، تضمین اینست که افراد به اطلاعات موردنیاز دسترسی مناسبی داشته باشند. دانش در این گروه باید دارای اهمیت ذخیره شدن باشد. این دانش مورد بازبینی و بهروزرسانی قرار گیرد و در زمان موردنیاز از بین رود (امحا شود).
ازنظر بسیاری از نظریه پردازان، دانش صریح کماهمیت است. دانش صریح درواقع سادهتر در نظر گرفته شده و نمیتواند شامل تجربه غنی بر اساس دانش درگذر زمان باشد. و منجر به ایجاد مزیت رقابتی پایدار نمیشود.
نمونههایی از دانش صریح عبارتاند از: پایگاه دادهها، یادداشتها، اسناد و …
دانشی که بهعنوان کلمات بیان و ثبت شده، مانند اعداد، کدها، فرمولهای ریاضی و علمی و نمادهای موسیقی. از طرفی برقراری ارتباط، ذخیره و توزیع دانش صریح آسان است. این دانش در کتابها، وب سایتها و دیگر ابزارهای بصری و شفاهی موجود میباشد.
دانش ضمنی (پنهان) (Tacit Knowledge)
از این دانش بهعنوان دانش حسی و بصری یادشده و بهسختی میتوان تعریف دقیقی از این نوع دانش مطرح کرد. این نوع دانش تا حد زیادی مبتنی بر تجربه بوده و اغلب زمینهی شخصی دارد. بهسختی میتوان با این نوع دانش ارتباط برقرار کرد و عمیقاً در عمل افراد ریشه دارد. به همین دلیل هم هست که مدیریت دانش در این گروه کار به مراتب سخت تری است.
دانش ضمنی بهعنوان منبع باارزش دانش تلقی می شود. بیشترین احتمال برای پیشرفت سازمانها از این دانش نشات می گیرد. عدم توجه به دانش ضمنی رابطه مستقیمی با کاهش قابلیت نوآوری و رقابت پایدار در سازمانها دارد. و مدیران دانش زمان زیادی را برای رسیدگی به این نوع دانش صرف میکنند.
تصور کنید میخواهید مقالهای در مورد چگونگی تشخیص حالات چهره بنویسید. مشخص است که انتقال تمامی درک شهودی شما که در طول سالها بر اساس عمل و تجربه جمعآوریشده بسیار سخت یا غیرممکن است. تقریباً تمامی مشاغل بر پایهی همین دانش استوار است.
بهعنوانمثال:
یک متخصص IT را در نظر بگیرید که مشکلات را بر اساس تجربه و شهود خود عیب یابی میکند. برای این شخص بسیار سخت است که دانش خود را بر روی کاغذ بیاورد تا یک شخص تازهکار بتواند از آن استفاده کند. یکی از دلایلی که در کسب و کارها تجربه در زمینه های خاص، از اهمیت بالایی برخوردار است.
اینکه کدام سیستم فناوری اطلاعات میتواند به انتقال و ارتقاء دانش ضمنی یا مدیریت دانش کمک کند بسیار پیچیده و بحث بر انگیز میباشد. در حال حاضر بهتر است بدانیم که مدیریت دانش موفق، تأکید بسیار زیادی به دانش ضمنی، با توجه به افراد و فرآیندهای دخیل در آن و پشتیبانی سیستمهای فناوری اطلاعات دارد.